لذت تماشای انیمیشن را مدیون صداگذاری خوب و صدابرداری به یاد ماندنی آن هستیم. نمیتوان کتمان کرد که یکی از مهمترین عواملی که رو به روی انیمیشن های جدید میخکوبمان میکند، خدمات صداگذاری شخصیت هاست.
از باب اسفنجی آمریکایی گرفته تا کلاه قرمزی ایرانی و آن شرلی ژاپنی همه با صداهایشان جای خودشان را در ذهن پیدا کردند. در طول این مطلب از یلووال مدیا به بررسی تاریخچه ای از صداگذاری در انیمیشن ها، مراحل ساخت آنها و دنیای صدابرداری و صداگذاری امروزی خواهیم پرداخت.
میکی ماوس والت دیزنی و ماقبل آن
قبل از تصاویر مصوت، پیت درامر توسط سینماها برای همراهی فیلمها با جلوههای صوتی کوبهای کمکی به کار گرفته میشد. زمانی که فیلم های انیمیشن شروع به استفاده از صدای همگام کردند، استودیوها همین نوازندگان را استخدام کردند تا استعدادهای خود را در داخل استودیو ضبط کنند. طبلزنان مجموعهای از اقلامی را که معمولاً در تجارت استفاده میشود با خود میآوردند: سوتهای سرسره، چنگهای یهودی، شاخهای لامپ، و طبلهای ترمز در میان چیزهای دیگر.
در سال 1928، خواننده جاز، اولین “تصویر سخنگو” بود. استودیوهای انیمیشن به سرعت از امکاناتی که صدا را روی تصویر همگام میکردند، استقبال کردند. در همان سال، استودیوی والت دیزنی Steamboat Willie را تولید کرد که با یک موسیقی متن هماهنگ جهانی را با انیمیشن آشنا کرد.
آنقدر به طور گسترده مشاهده شد که اصطلاح “میکی ماوس” به سرعت مترادف با اکشن و صدای رقص نزدیک روی صفحه شد. یلووال مدیا در مقاله ای جداگانه به بررسی صدابرداری و صداگذاری در این استودیو خواهد پرداخت.
تاریخچه صداگذاری در انیمیشن ها
در دهههای 1920 و 1930، تجهیزات ضبط بسیار بزرگ و سنگین بود و خارج کردن از استودیو غیرممکن بود. استودیوها که قادر به ضبط جلوه های صوتی در دنیای واقعی نبودند، مجبور شدند رویکردهای جدیدی برای ایجاد صدا برای محتوای انیمیشن خود ابداع کنند.
بنابراین، دو رویکرد متفاوت برای جلوه های صوتی به سرعت توسعه یافت. در یک رویکرد، جلوه های صوتی توسط یک نوازنده در طول یک جلسه ضبط موسیقی شبیه سازی شد. این ها عمدتاً با سازهای کوبه ای مانند تیمپانی، سنج یا بلوک های چوبی نواخته می شدند. رویکرد دوم شامل ایجاد ماشینهای جلوههای صوتی پیچیده بود که میتوانستند صداهای دنیای بیرون را در دیوارهای استودیو تکرار کنند.
مراحل ساخت یک انیمیشن
- فیلمنامه: فیلمنامه اولین مرحله در تمام تولیدات فیلم است. در فیلمنامه انیمیشن، عمل بصری در طرح و اجرا بسیار مهمتر از دیالوگ است.
- استوری برد: استوری برد مجموعه ای از تصاویر تقریبا ترسیم شده است که عمل توصیف شده در فیلمنامه را نشان میدهد. این نمایش صحنه به صحنه به نویسندهف کارگردان و تیم انیمیشن کمک میکند که به محتوای پروژه دسترسی داشته باشند و نقص های موجود در آن را اصلاح کنند.
- موسیقی متن: پس از تکمیل فیلمنامه و استوری برد، ضبط هر دیالوگ یا موسیقی کلیدی انجام میشود. از آنجایی که انیمیشن سنتی متکی به همگام سازی کامل تصویر با موسیقی متن است، انیماتور باید آهنگ ضبط شده را قبل از شروع ترسیم دریافت کند. انیمه ها نمونه ای از انیمیشن های سنتی محسوب میشوند که در مطلبی دیگر از یلووال مدیا به نحوه صداگذاری و صدابرداری در آن میپردازیم.
- طراحی: طراحان تفسیرهای بصری از همه بازیگران فیلمنامه ایجاد می کنند. هنگامی که این تفاسیر تأیید شد، بازیگران از زوایای بسیاری بر روی یک صفحه مدل ترسیم می شوند که انیماتورها به عنوان مرجع از آن برای طراحی گرافیک و انیمیشن استفاده می کنند.
- خط آزمایشی: خط های آزمایشی، نقاشی های انیمیشنی هستند که با مداد روی کاغذ تولید میشوند و با زمانیندی دقیق هر صحنه فیلمبرداری میشوند. همانطور که خط های آزمایشی تایید میشوند، آن ها را تدوین کرده و جایگزین نقشه اصلی میکنند. حالا به کارگردان ایده بهتری درباره ظاهر نهایی فیلم میدهند.
- صداگذاری و دوبله: وقتی کل فیلم در فرم نهایی وجود دارد و کارگردان از آن راضی است، تدوینگر و کارگردان، جلوه های صوتی را برای همراهی با اکشن فیلم انتخاب میکنند. سپس این جلوه های صوتی در هماهنگی با اکشن قرار میگیرند و با آهنگ صوتی و موسیقی در یک قطعه کامل ترکیب می شوند.
صداگذاری در انیمیشن های امروزی
با ادامه پیشرفت تکنولوژی، صدا و انیمیشن هر دو به طور فزاینده ای واقع گرایانه شدند. در دهه 1950، ضبط نوری جای خود را به ضبط مغناطیسی داد که منجر به نویز کمتری در هر تراک صوتی شد. با نوری، بیش از هشت آهنگ (اصطلاح لایه های صوتی) را نمی توان به فیلم اضافه کرد قبل از اینکه نویز بیش از حد شود. با ضبط مغناطیسی، این تعداد به 200 آهنگ افزایش یافت. با ظهور ایستگاه کاری صوتی دیجیتال در اوایل دهه 1990، تعداد آهنگ های صوتی همزمان نامحدود شد. این تغییر تکنولوژی راه را برای تبدیل صدای انیمیشن از کار یک مرد مجرد که صدا را به فیلم ضبط و ویرایش میکرد، به کاری که به تیمی از متخصصان صدا محول شده بود، هموار کرد که همگی مسئولیتهای متفاوتی داشتند.
تیم صدابرداری مدرن
- ویرایشگر ناظر صدا: ویرایشگر ناظر صدا وظیفه حفظ کیفیت و خلاقیت در تمام طول پروژه را بر عهده داشته و تقریبا میتوان گفت مهمترین مسئولیت بر دوش آنهاست.
- ویرایشگر یا طراحان جلوه های صوتی: ویرایشگر یا طراحان جلوه های صوتی که جلوه های صوتی را با تصویر ایجاد و همگام می کنند.
- ویرایشگرهای گفتگو: ویرایشگر های گفت و گو که همگام سازی و کیفیت گفتگوی ضبط شده را تنظیم می کنند.
- هنرمندان فولی (foley artists ): آنها که گامها را اجرا میکنند و آثار را ضبط میکنند.
- میکسرهای ضبط مجدد که همه این عناصر صوتی را با اضافه کردن موسیقی ترکیب می کنند.
اگرچه تیم های مدرن صدا در حال حاضر از تعدادی افراد تشکیل شده اند، نقش طراح صدا از اهمیت خلاقانه آن کاسته نشده است. بن برت یک مثال کلیدی از این واقعیت است. در سال 2009، کار او بر روی فیلم بلند انیمیشن Wall-E جایزه اسکار بهترین تدوین صدا را برای او و تیمش به ارمغان آورد. رویکرد او به طراحی صدا عمدتاً بر دانش گسترده او از تلاش های گذشته ترگووث براون و جیمی مک دونالد استوار است.
مطابق با مفهوم مدرن طراحی صدا، برت از ترکیبی از تکنیک های ضبط سنتی، ابزارهای سفارشی ساخته شده و عناصر دیجیتالی ساخته و دستکاری شده برای ایجاد صداهای Wall-E استفاده کرد.